English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6049 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
integrated computer package U software integrated
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
integrated U یکپارچه
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
integrated U محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
integrated U NDSI
integrated U مودمی که بخش درونی سیستم باشد
integrated U جامع
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
integrated U پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
integrated U روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
integrated U برنامه مقلد که با سیستم عامل چند رسانهای کار میکند
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
integrated circuit U مدار مجتمع IC
integrated staff U ستاد توام
integrated program U برنامه مجتمع
integrated software U نرم افزار مجتمع
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
integrated intensity U شدت کل
integrated program U برنامه مرتبط
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
integrated circuit U ای سی
integrated circuit U مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
integrated circuit U مدار مجتمع
integrated defense U پدافند هوایی توام
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated intensity U شدت انتگرال گرفته شده
integrated staff U ستاد یکپارچه ستاد التقاطی
integrated training U اموزش توام
accounting U حسابداری
accounting U اصول حسابداری برسی اصل و فرع
accounting U حسابداری [حسابداری]
integrated reservoir operation U بهره برداری توام از چندمخزن
computer integrated manufactureing U کارخانه کاملا" اتوماتیک
integrated injection logic U IIL
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
monolithic integrated circuit U مدار مجتمع یکپارچه
sales accounting U حسابداری فروش
stock accounting U حسابداری موجودی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
accounting machine U ماشین حسابداری
accounting profit U سود حسابداری
national accounting U حسابداری ملی
inflation accounting U حسابداری تورمی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
accounting classification U کد مالی
accounting classification U طبقه بندی حساب
massage accounting U ثبت اطلاعات پیام ها
accounting price U قیمت حسابداری
accounting price U قیمت محاسبه
accounting prices قیمت های محاسباتی
accounting principles U اصول حسابداری
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
accounting system U سیستم حسابداری
accounting system U نظام حسابداری
cost accounting U حسابداری
cost accounting U ارزیابی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
package U بسته بندی
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
package U بسته
package U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package U عدل بندی
package U قوطی بسته بندی کردن
package U مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
package holiday U گشت بسته ای
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
aid package U بسته کمک مالی
austerity package U بسته صرفه جویی [اقتصاد] [سیاست]
package holiday U مسافرت بسته بندی
package tour U گشت بسته ای
package tour U مسافرت بسته بندی
package shows U نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
package deal U مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deals U معامله یکجا
package deals U مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deal U معامله کلی معامله چکی
package deal U معامله یکجا
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
package program U برنامه بستهای
package program U برنامه فشرده
program package U بسته برنامه
application package U بسته کاربردی
software package U بسته نرم افزاری
software package U بسته پیش نوشته نرم افزاری
package holiday U تعطیلیکهتوسطیکشرکتمسافربریکنترلونظارتشود
package deals U معامله کلی معامله چکی
To do a package up good and tight . U بسته ایی را محکم بستن
slide show package U بسته نمایش اسلاید
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
Recent search history Forum search
1The ripple suicide effect of trauma is powerfol in small, close knit Aborginal communities, possibly accounting for suicide culters.
1Let slip package
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com